۱۳۸۷ شهریور ۲۲, جمعه

چه باید کرد؟

زمان خواندن 3 دقیقه ***
جمعه‏، 2008‏/09‏/12

روز پیش سوالی کتبی اینچنین از یکی از دوستان به دستم رسید "در شرایط کنونی چه باید کرد؟"
ایشان گفتند که این سوال دریک صفحه جواب داده می شود و بعدا در جایی که من نمی دانم چاپ خواهد شد. خوب سوال خیلی کلی است و معمولا این سوالها می تواند فضای فکری سوال شونده را روشن کند که اصلا چه برداشتی از این سوال کلی می کند. خوب من هم با توجه به فضای فکری سوال کننده حدس می زنم که منظور سوال کننده این بوده : " در شرایط کنونی سیاسی اجتماعی جامعه ایران برای بهبود وضعیت کشور چه باید کرد؟"

به نظر من برای بهتر کردن جامعه باید تک تک افراد دچار تغییر فکری شوند. یعنی اصولا زمانی می توان به یک جامعه لقب پیشرفته داد که اکثریتی از مردم به اصولی از تمدن و تفکر و دید دموکراتیک و زندگی جمعی رسیده باشند.
پس کاری که می توان کرد در یک کلمه اگر بخواهم خلاصه کنم " آموزش" است.
برای مثال اگر اکثریت حدود 80 درصد مردم به این نتیجه برسند که پرداخت بلیط در متروها برای سرویس دهی بهتر سیستم و در نهایت به نفع خودشان است و این کار را انجام دهند دیگر نیازی به گماردن تعداد زیادی مامور و گیت و ... نخواهد بود، اما این تنها زمانی امکان پذیر است که یک درصد قابل قبولی از مردم به این اصل اعتقاد داشته باشند. اگر فقط 30 درصد مردم به این مساله عمل کنند و 70 درصد بقیه از فرصت نبودن مامور سوء استفاده کنند سیستم حمل ونقل عمومی دچار اشکال می شود. پس برای رسیدن به هر پیشرفت اجتماعی رسیدن به یک درصد بحرانی از مردم که به آن اعتقاد داشته باشند لازم خواهد بود.
حال همین مساله در مورد دموکراسی هم هست، اگر درصد قابل توجهی از مردم به دموکراسی به عنوان پیشرفته ترین سیستم ابتکاری انسان برای اداره جامعه اعتقاد داشته باشند می توان امیدوار به آن بود. لازمه آن این است که اکثریت مردم به حق خود در تاثیر گذاری بر جامعه خویش واقف باشند و آنرا طلب کنند.
به نظر من مشکل جامعه ما عدم اعتقاد و آموزش مردم به اصول دموکراسی است که منجر به ایجاد انحصار در سیستم های حکومتی شده و با وجود انحصار فساد فراوان عقب ماندن بیشتر جامعه را باعث می شود.پس مشکل اصلی جامعه ایران به طورخلاصه "ناآگاهی و تفکر سنتی و تصلب عقیده" و "انحصارقدرت و اطلاعات و ثروت" است.
خوشبختانه در دنیا جوامع بسیاری سیر تکامل پیشرفت اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی را تجربه کرده اند و به راحتی می توان با مطالعه آنها و یادگیری از تجربیات آنها به پیشرفت خیلی سریعتری رسید.
به نظر من ورود مشاورین و شرکتهای خارجی و حتی توریست های عادی برای رشد یک جامعه، حیاتی و بسیار مفید است و بسیاری از پیشرفتهای تمدن در اثر ممزوج شدن فرهنگهای مختلف به وجود آمده است در مقابل، تحریم و ایزوله بودن جامعه مثل مخدری باعث چرخیدن مردم به دور خود در یک دور باطل است.
پس اگر بخواهم به طور کاملا پرکتیکال و عملی به سوال فوق پاسخ دهم : هر کسی که چنین فکری در سر و چنین سوالی فرای سوال "چگونه نان بدست آورم" در ذهن دارد بهتر است از کوچکترین قدم مانند "نوشتن یک مقاله" یا "برگزاری یک جلسه برای گفتگو" یا "انجام یک سخنرانی" یا "خلق یک اثر هنری یا فیلم مستند" است شروع کند و اگر تک تک ما چنین کار کوچکی را انجام دهیم در طول زمان شاهد تغییرات بزرگی خواهیم بود.
با آگاه بودن اکثریت، آنگاه اقلیت فرهیخته به کار گمارده می شوند و می توانند با برنامه های خود و پیاده کردن تئوری های اجتماعی در یک سیستم آگاه و دموکراتیک باعث تغییرات بزرگ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شوند.

۱۳۸۷ شهریور ۱۸, دوشنبه

خواسته ها

زمان خواندن 3 دقیقه ***
دوشنبه‏، 2008‏/09‏/08

بعد از دیدن فیلم های مربوط به طبیعت حالا می تونم که یک نظریه در مورد تکامل، قانون جذب، فلسفه ی خدا و نظریه زندگی های قبلی و بعدی شرقی بگم
در واقع دعوای اصلی بین طرفداران نظریه تکامل و دینی ها اینه که اولی ها می گن همه چیز تصادفی بوجود اومد ولی گروه دوم می گند که یک هوش برتر سکاندار همه ی این تغییراته.
اما من میخوام نظریه سومی رو بگم ، هیچ کدوم از دو نظر بالا درست نیست.
اما قانون جذب رو هم در نظر داشته باشید
قانون جذب میگه که هرچیزی رو که اراده کنی بدست می آوری
یعنی هرچیزی رو که واقعا بخوای بدست میاری اما معلوم نیست چقدر طول بکشه
حالا من میگم همین قانون جذب بوده که باعث شد تکامل بوجود بیاد.

مثلا اجداد فیلها خواستند که خرطوم دراز داشته باشند
اجداد ما آدمها خواستند که ذهن قوی داشته باشند
خزندگان خواستند که پرواز کنند و پرنده شدند
ماهیها خواستند که از آب بیرون بیاند و خزنده شدند
مولکولها ی کربن و هیدروژن خواستند که با هم ترکیب بشند
نیروی جاذبه میخواد که هر جرمی رو جذب بکنه

پس اجداد ما که حیوانها گیاهان حشرات و مولکولها هستند، تعیین کردند که ما باشیم
ما هم به نوبه ی خودمون تعیین می کنیم که در همین زندگی و زندگی های بعدی چه چیز هایی می خواهیم

این خواستنها همه توی یک دفتر خیلی بزرگ که نقشه ی ژنها ست نوشته می شه
هر لحظه و هر ثانیه و هر آرزو وخواستی که داریم توی این دفتر ژنی نوشته می شه و بالاخره یک روزی توی نسلهای بعد یا همین زندگی کسی اون خواسته رو می خونه و اگر هماهنگ با طبیعت بود اجرا میشه

گاهی یک خواسته ی بزرگتر و قوی تر به خواست های دیگه غلبه می کنه
مثلا وقتی نیروی جاذبه اون شهاب سنگ رو به زمین کوبید
این خواسته ی اون و خواسته ی مولکولها به خواسته ی تمام دایناسورهای قوی و باشکوهی که می خواستند زندگی کنند غلبه کرد.

یا وقتی یک شیر میخواد که زنده بمونه به راحتی به خواسته ی بچه آهوی کوچک غلبه می کنه.

اما این خواسته ها در جایی منجر شده به بوجود اومدن موجودی جالب و تحلیل گر و ابزار ساز. اسم اون آدمه و شاید من کمی جانبدارانه در مورد اون قضاوت کنم.

اما من به عنوان یک آدم می خوام که اول از همه طبیعت رو خوب بشناسم یعنی عالم بشم
بعد از اون می خوام که بتونم هر جایی که خواستم زندگیمو ادامه بدم یعنی نسلم از بین نره
و منقرض نشم
پس من مغزی بزرگتر و بهتر میخوام
من مغزی پیش بینی کننده می خوام
من میخوام که بتونم اگر زمین نابود شد جایی دیگه ادامه بدم
من میخوام که با طبیعت هماهنگ بشم و هرچیزی اون خواست من هم بخوام تا نابود نشم
من میخوام که به رویای اخیراجدادم یعنی خدا شدن برسم
من میخوام که ثمره ی کل تکامل رو به عهده بگیرم و اون رو جلو تر ببرم
من میخوام که بهترین از هر چیزی بشم
من میخوام بهترین و مقاومترین بدن رو داشته باشم
من میخوام که نسل های بعدی بهتر بدانند بهتر ببینند بهتر بشنوند و بهتر حس کنند

و میدونم که این خواسته های من توی یک دفتر بزرگ طبیعت بنام دفتر ژنها نوشته میشه و بالاخره یک روزی یا یک نسلی در آینده ای که معلوم نیست کی باشه اونها رو میخونه و اجرا می کنه.

۱۳۸۷ شهریور ۱۲, سه‌شنبه

فرمول های طبیعت

زمان خواندن 2 دقیقه ***
سه شنبه‏، 2008‏/09‏/02
برای ریاضیدان ها و فیزیک دانها پیدا کردن یک فرمول جهانشمول که در هر شرایطی جواب درست می دهد یک موفقیت بزرگ محسوب می شود، حالا من یک چنین فرمولهایی که همیشه درست در می آید رو در مورد زندگی پیدا کرده ام که برای من خیلی موفقیت بزرگی محسوب می شود چون می توانیم از آن فرمولها برای زندگی خودمان -که درواقع جدا از بقیه موجودات نیست- استفاده کنیم.
اولین فرمول عبارت است از:
تلاش کن مواد غذایی بدست بیاور
آنرا به بدن خود داخل کن
جفت پیدا کن تخم خود را با جفت خود تماس بده تولید مثل کن
و از موجود جدید مواظبت کن و تمام؛
وظیفه ی تو تمام شده و می توانی با خیال راحت بمیری!
این فرمول برای همه ی جنبنده ها ازگیاه و حیوان و ماهی و باکتری و هر چیز زنده ای صدق می کند
خوب ما هم از این فرمول باید پیروی کنیم
همه ی زندگی ما حسهای ما و افکار ما در راستای این هدف هست، چه بخواهیم چه ندانیم که میخواهیم یا نمیخواهیم
پس این فرمول ساده ای است که می تواند تفسیر شود و بشود درس اصلی زندگی.
پس ما لازم نیست خیلی فکر کنیم در مورد زندگی، کافی است همان فرمول را اجرا کنیم
پس خیلی ساده، لازم نیست که خدا یا بهشت و جهنم تصور کنیم و داستان سرایی کنیم و...
حتی اگر این فرمول را دوست نداشته باشیم ، یعنی مثلا بخواهیم در جهان دیگری زندگی کنیم یا خدایی بزرگ داشته باشیم که چنین و چنان باشد ، کوچکترین خللی به این فرمول وارد نمی شود
چون دامنه ی کاربرد این فرمول خیلی از ما فراتراست
پس برای زندگی فقط کافیه که این فرمول کلی رو که همه جا در اطراف ما هست رو اجرا کنیم
حال روش اجرای این فرمول به تعداد گونه ها ی جانوران و سلیقه ی انسانها متفاوت است اما فرمول کلی همه جا صادق است.

فرمول های دیگر طبیعت:
هر موجود زنده ای بعد از تولد در بدست آوردن مواد تلاش می کند
هر موجود زنده ای با موجودات دیگر و هم نوعان خود رقابت دارد ، گاهی این رقابت برای زنده ماندن تبدیل به همکاری می شود
رقابت در بدست آوردن مواد و در مرحله ی بالاتر در بدست آوردن امکان تولید مثل است و در مرحله بعد این رقابت برای اثبات بهتر بودن است.
کل این ماجرا تحت تاثیر تغییرو تحولات محیط است.
به طور کلی هر موجود زنده ای سعی در زنده ماندن در طول زمان دارد
هر که بهتر با شرایط هماهنگ باشد زنده می ماند

حالا شما می توانید به جای موجود زنده کلمه ی انسان را بگذارید و از فرمول لذت ببرید!

خواسته‌ها

زمان خواندن 3 دقیقه ***   خواسته‌ها *** با دوستی صحبت کردیم قرار شد خواسته‌هایم را بنویسم. به صورت بولت پویت. یعنی خلاصه.  خواستن کار ...