۱۳۸۶ اردیبهشت ۲۰, پنجشنبه

باهم بریم جنگ تنهایی

زمان خواندن 0 دقیقه ***

نمی دونم دو تا آدم چقدر می تونن به هم نزدیک بشند
شاید به اندازه نزدیکی دو قوس
همونقدر که محمد نزدیک شد

اما وقتی ما تنها به دنیا میایم
وقتی تنها حس می کنیم
و تنها می میریم

ما تنها گریه می کنیم
تنها دستشویی می ریم
اما با هم می خندیم
شاید برتریه لذت خنده بر گریه همین با هم بودنشه

ولی با هم تلاش می کنیم که این تنهایی رو از بین ببریم
و با هم به جنگش می ریم

این نوشتن هم یکی از اون تلاشهاست

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خواسته‌ها

زمان خواندن 3 دقیقه ***   خواسته‌ها *** با دوستی صحبت کردیم قرار شد خواسته‌هایم را بنویسم. به صورت بولت پویت. یعنی خلاصه.  خواستن کار ...