نوشته ای فلسفی
کنترل توجه یا رهاگذاشتن آن
در این متن سعی می کنم بفهمم رها گذاشتن توجه نوعی توجیه تنبلی است یا واقعیت محض
تعریف:
توجه یعنی آنچه ما را به خود مشغول می کند
مثلا الان که درحال خواندن این نوشته هستید توجه شما معطوف به خواندن است
یا اگر با خود حرف می زنید
یا چیزی را جا بجا می کنیدتوجه و انرژی شما معطوف به آن کار است
مفهوم توجه کمی گسترده تر از زمان است
مثلا ما می توانیم زمانمان را برای طی مسیری طی کنیم
ولی در همان حال توجه ما به چیز دیگری باشد
شاید تعریف توجه این باشد که کدام قسمت از مغز ما فعال است
توجه می تواند پراکنده یا متمرکز باشد
حیطه ی توجه بزرگترین محل اجرا شدن اختیار در زندگی است
این درست است که محیط و وراثت بیشتر موضوع توجه ما را تعیین می کند
اما کماکان مقداری دست خودمان است
مثلا زمانی که سعی می کنیم که کاری انجام دهیم که علاقه نداریم
یا به موضوعی توجه کنیم که مورد توجه ما نیست
یا کاری را انجام می دهیم که توسط رییس به ما دیکته شده
اینها مواردی است که ما با اختیار موضوع توجهمان را عوض می کنیم
البته در شرایط اضطراری که مثلا مجبوریم که کاری را انجام بدهیم مورد بحث نیست
بحث من برای مواردی است که ما خودمان توجهمان را عوض می کنیم
از آنچه علاقه داریم یا توجه ما به طور طبیعی به سمت آن رفته به چیزی که فکر می کنیم درست تر است یا باید به آن توجه کنیم
مگر نه این است که همه ی ما برای این زندگی می کنیم که قادر باشیم به آنچه که دوست داریم یا توجه ما به طور طبیعی به سمت آن می رود بپردازیم؟
پس تغییر توجه در زمان حال برای این که روزی قادر باشیم به چیزی که می خواهیم توجه کنیم کاری عبث است
آیا این کار نوعی تنبلی است؟
عدم توجه به آینده است؟
یا واقعیت محض؟
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر