۱۴۰۱ بهمن ۲, یکشنبه

گُلی برای سعیده! 💐

زمان خواندن 2 دقیقه ***

 گُلی برای سعیده! 💐

***

سعیده‌ی عزیز! 

زن سعادتمند!

بالاخره سفر سی چهل روزه‌ی من تمام شد! الان در یک شهر و در یک منطقه هستیم! قرار بود گُلی برایت بیاورم! با خودم قرار گذاشته بودم! این کلمات هم قرار بود به گل الصاق شوند! قرار است این کلمات را لابلای گلها بگذارم! حالا شاید هم گذاشتم! اما فعلاً کلماتش را با گلهای مجازی تزیین می‌کنم! تا گل واقعی هم پیدا کنم و به آن الصاق کنم! 💐

گل واقعی اتفاقاً گل فیزیکی نیست! گل واقعی درون ماست! 

می‌بینی دوباره دارم فلسفه بافی می‌کنم! دوباره دارم از واقعیت فرار می‌کنم! برای اینکه گل نخرم آسمان و ریسمان میبافم! 

اما به هر حال گلی درون من هست که با یک حس تشکر و قدردانی می‌خواهم تقدیم تو کنم! 

ممنون که با من همسفر شدی!

ممنون که هنوز هم؛ همسفرِ من هستی! منتها چند ساختمان آنطرف تر! 

ممنون که از تارا نگهداری کردی!

ممنون که با تمام بالا و پایین های زندگی کنار آمدی!

ممنون که تمام موج‌های احساسات را تحمل کردی! 

ترس ها! امیدها!

یک حس تشکر و قدردانی بابت تمام تجربه‌ها از تو دارم. 

تو بهترین همسفر من بودی! 

رابطه‌ی ما دقیقا همانطوری بود که باید می‌بود! 

قرار است این کلمات چاپ شوند و به دسته گلی واقعی و فیزیکی الصاق شوند! 

می‌بینی دارم از انجام فیزیکی این کار هم طفره می‌روم! 

به جای گل واقعی چند تا شکلک گل برایت می‌فرستم! 

برای یک شاخه گل؛ کلی داستان و فلسفه می‌بافم! 

آخر این حس درونی را فقط می‌توانم لابلای کلمات پنهان کنم! 

شش صبح است! این بازی با کلمات هم یوگای صبحگاهی من است! 

تو بهترینِ خودت را زندگی می‌کنی! بهترینِ آنچه می‌دانی! و این عالی است! 

می‌خواهی اول به تارا صبحانه بدهی بعد نوبت آغوش پدر می‌رسد! این هم اولویت بندی خوبی است! 

اولویت‌هایی که می‌دانی را زندگی کن! من هم پایین منتظر می‌مانم! 

جلوی ساختمان توی حیاط! با یک شاخه‌ی گل واقعی یا مجازی! 

فعلاً برنامه این است! 

تا یکی دو ساعت دیگر می‌آیم جلوی ساختمان! اگر هوا سرد بود توی لابی می‌مانم! 

به من بد نمی‌گذرد! 

اولویت هایت را زندگی کن! 

ممنون 🙏🙏🙏

💐💐💐






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خواسته‌ها

زمان خواندن 3 دقیقه ***   خواسته‌ها *** با دوستی صحبت کردیم قرار شد خواسته‌هایم را بنویسم. به صورت بولت پویت. یعنی خلاصه.  خواستن کار ...