مهمترین کارِ دنیا!
***
مهمترین کار دنیا بودن است! یعنی کاری انجام ندادن.
تناقض بزرگی در کار است.
همین نوشتن اگر یک کار باشد قبلش باید کمی باشم. یعنی فقط بنشینم و کاری نکنم. یعنی مقداری مراقبه. معمولاً چند دقیقه کافیست.
وقتی بودن را تجربه کنی انجام دادن اهمیتش کم میشود. معمولاً انجام دادن ها زیرمجموعهای از بودن است. وقتی بتوانی فقط باشی، این بودن در انجام دادنِ تو تسری میابد. بودن کار خداست. خدا فقط هست. تنها بودِ موجود. تنها وجودِ موجود.
وقتی تو هم بتوانی فقط باشی؛ خیلی به خدا بودن نزدیک میشوی.
و از قضا تمام خلاقیت ها و انجام دادن ها و کارها هم از بودن نشأت میگیرد.
تمرین کن فقط باشی.
بدون هیچگونه فکر یا حرکتی. در بودن است که راه روشن میشود. انجام دادن های اجباری و ناآگاهانه را کنار بگذار.
تمام حس های بدن و تمام افکار و احساسات همه نوعی کار است.
بهترین و مهمترین کار، شاهد شدن به تمام اینهاست. به افکار و احساسات و بدن خودت شاهد شو.
این شاهد شدن، مهمترین کار و مهمترین تمرین برای بودن است.
افکار به سرعت میآیند و میروند. احساسات همچون موجهای بزرگ به تو هجوم میآورند ولی تو فقط شاهد باش بدون عکسالعمل. بدون هیچگونه قضاوت.
گاهی این کلمات را مینویسم که میشود این نوشتهها؛ اما بیشتر وقتها فقط نگاهشان میکنم. مثل نشستن کنار رودخانه و دیدن تک تک موجها و برگهای شناور.
کم کم این مشاهده پررنگ میشود و تو همواره شاهد میمانی.
دیگر امواج احساسات، قدرت قبلی را ندارند. افکار هم همینطور.
کم کم این افکار تصفیه میشوند و از شدتشان کم میشود و هرچه خالص تر میشوند تو زندگی را شفاف تر میبینی. هرچه ذهن آرام تر بشود تو بیشتر به وادی بودن میروی. آنجا تمام مسائل ذهن حل میشوند!
حتی مرگ! مرگ بزرگترین مسألهی ذهن است. آن هم حل میشود و محو میشود.
فقط ذهن میتواند بمیرد و آگاهی پشت ذهن هیچگاه نمیمیرد. اما ذهن پشت خودش را نمیتواند بببند.
تنها زمانی پشتِ ذهن را میبینی که ذهن را آرام کرده باشی.
و این، تنها از طریق بودن است. یعنی همان مراقبه. یعنی تمرینِ بودن.
مراقبه و بودن مهمترین کار دنیاست!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر