۱۴۰۲ بهمن ۱۸, چهارشنبه

کونِ کار - ٧ - کارِ دائم

 کونِ کار - ٧ - کارِ دائم

***

در سفر شناخت درونی، معانی و مفاهیم برایت عوض می‌شوند. معمولاً تعریف ها یا برنامه‌های ذهنی که از کودکی یا از کارمای خودت گرفته ای پاک می‌شوند. در نتیجه تعاریف جدیدی برایت درست می‌شود. این بار آگاهانه و براساس تجربه‌ی درونی خودت. 

یکی از این تعریف ها تعریف کار است! 


آنچه در جامعه از کار تعریف شده این است:


«فعالیتی که همه باید انجام بدهند معمولاً ٩ صبح تا ۵ عصر تا بتوانند در جامعه زندگی کنند. در ازای این فعالیت به شما پول میدهند. آدم‌ها اگر کار نکنند طرد شده و یا از گرسنگی و بی پولی یا سرما و گرما خواهند مُرد. حیات اجتماعی یا هویت اجتماعی ما هم مستقیما به کار مرتبط است! اگر تا ۶۵ سالگی کار کنی، بعد بازنشسته می‌شوی و تا زمان مرگ بیمه هزینه‌های زندگی ات را می‌دهد. در حالت پیشرفته‌ترِ این تعریف، کار در واقع کانتریبیوشن یا بازگشتِ ارزش توست به جامعه. یعنی بده بستان تو با جامعه. »


این تعریف برای ٩٩ درصد آدم‌ها واقعی است و غیرقابل سوال، پذیرفته شده و با آن زندگی می‌کنند. 

خیلی هم خوب! 


حالا ببینیم تعریف جدید چیست. 

براساس تعالیم یوگا انسان شامل بدن فیزیکی و بدن فکری-احساسی و بدن انرژتیکی است. 

کار هم یا فیزیکی است یا فکری-احساسی یا انرژتیکی.

پس بر اساس یوگا اگر شما فکر می‌کنید هم در حال انجام دادن کار هستید. 

در مقابل مراقبه یا مشاهده است. 

گرچه این مراقبه خودش یک کار یا عمل به نظر می‌رسد ولی اینطور نیست. 

مراقبه فقط مشاهده‌ است. 

مشاهده‌ی بدون قضاوت. یا مشاهده‌ی بدون کار. 

در واقع مراقبه، کاری انجام ندادن است. 

نسبت مراقبه به کار مثل سکوت است به موسیقی. 

اگر سکوت نباشد موسیقی معنا ندارد. 

اگر مراقبه نباشد کار معنا ندارد. 

مراقبه بستر و فضایی است که کارها در آن انجام می‌شوند. 


آدمهای بسیار کمی هستند که می‌توانند دائما مراقبه گون بمانند. 

پس آدمهای معمولی مثل منِ نویسنده، مدام در حال کار هستند. پس کارِ من کاری دائمی است. 

نوعی تلاش دائمی برای آگاه بودن و آگاه ماندن. 


یک فرد آگاه بدون فعالیت هم کار انجام می‌دهد. چنین فردی در حوزه‌ی انرژتیکی هم کار انجام میدهد. همین بودن مهمترین کار اوست. 

نیازی به انجام هیچ کاری ندارد. حتی نیاز به بلند کردن انگشتش ندارد.  

چنین فردی دنیا را از نظر انرژتیکی تغییر می‌دهد. چنین شخصی شبیه بوداست. یا در دنیای امروز شبیه اکهارت. البته اکهارت دست به سخنرانی و نوشتن هم می‌زند و در قالب فرم هم کار انجام می‌دهد. 


اگر این کلمات برای شما نامفهوم و بی معنی است اشکالی ندارد. با همان تعریفی که از کار میدانید جلو بروید. اگر سعی کنید کمی آگاه تر بمانید عالی است. اگر هم نه که شما کار خودتان را بکنید من هم کار خودم را! 



برای خواندن کل نوشته‌ها در موضوع کار و همینطور داستان کونِ کار از لینک زیر استفاده کنید


https://www.unwritable.net/search/label/کار?m=1


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

خواسته‌ها

زمان خواندن 3 دقیقه ***   خواسته‌ها *** با دوستی صحبت کردیم قرار شد خواسته‌هایم را بنویسم. به صورت بولت پویت. یعنی خلاصه.  خواستن کار ...