گجتِ اصلی
---
تا وقتی که یادمه از بچگی علاقه به گجت داشتم. گجت کلمهای انگلیسی به معنی یک ابزار پرکاربرد هست. مثلا یک ابزار الکترونیکی یا غیره. همیشه به گجت ها علاقه داشتم و بهترین گجت ها رو میخریدم و از اونها خوب نگهداری میکردم. این داستان اونقدر تکرار شده بود که دوستان به من میگفتند رسول-تِک یا رسول گجت باز.
یک بار سادگورو داشت خیلی غیر رسمی صحبت میکرد و گفت بدن شما The gadget هست. یعنی گجت اصلی. یعنی بهترین و پیشرفته ترین گجت شما. این حرف از درک عمیق سادگورو منجر میشه و تاثیر زیادی روی من گذاشت.
جدیدا به این گجت اصلی خودم خیلی علاقمند شدم! نکتهی اصلی اینه که این گجت لیز هست! یعنی مالکیت موقتی. مالکیت اصلی اش با زمینه! و بعد از پایان دورهی لیز یا اجاره باید اون رو برگردونم!
این گجت یک سیستم سازهای فوقالعاده داره. یسیتم اسکلت استخوان ها. حالتهای مختلفی میتونه بگیره و در همهی حالتها تعادل داره. نشستن، ایستادن، راه رفتن، دویدن، کلاغ پر رفتن، سینه خیز رفتن و غیره!
سیستم های مختلف و فوق پیچیدهی فیزیکی و شیمیایی. بزرگترین کارخانهی تغییر و تبدیل مواد. تبدیل گیاهان و غذاهای ورودی به مواد قابل استفاده. سیستم گوارش با کمک ازمیکروارگانیسم ها.
سیستم های حسی پنجگانه و ییشتر از پنج. یک دوربین تصویربرداری فوق پیشرفته با حافظهی هوشمند برای ذخیرهسازی.
یک سیستم میکروفون دوگانه همراه با قابلیت تشخیص بعد و فضا و جداسازی نت ها و سیستم هوشمند شنیداری.
سیستم لمسی و حسی پوست در سرتاسر بدن با قابلیت تشخیص کوچکترین محرک های لمسی و گرمایی و سرمایی. و حتی قابلیت تبادل با هوا و آب در محیط.
سیستم هوازی تنفسی فیزیکی با دو دریچهی ورودی دهان و بینی.
ابزار دقیق مثل دست که میتونه اینجوری تایپ کنه.
و مغز که محل ارتباط تمام اعضا با هم هست. که میتونه با برنامهریزی ابزارهای دیگری بسازه مثل همین قلم شیشهای که دست من و شما هست.
یک ابزار تولید صدا و موسیقی توسط تارهای صوتی. سیستم تولید افکار و احساسات.
یک سیستم فوق پیشرفته تولید مثل و ذخیره ی ژنی. و سیستم تشخیص جنس ماده و نر از چند صد متری!
مهمتر از همه سیستم توجه! یعنی وجود خالقِ سیستم در داخل خود گجت. این سیستم میتونه نوعی انرژی توجه را به جاهای مختلف بدن و خارج بدن معطوف کنه. مثلا توجه به خود سیستم! یا به بینایی مثلا برای خوندن و درک مفاهیم!
گفته میشه این سیستم زیرمجموعهای از سیستم منظومهی خورشیدی هست. یعنی در هماهنگی و تعادل با منظومهی شمسی و کل اجرام کیهانی.
با توجه کردن به خود این سیستم و گجت فوق پیشرفته میشه به رازهای کل جهان و خلقت پی برد.
جدیدا خیلی به این گجت علاقمند شدم. حواسم بهش هست. داره میشه گجت اصلی من. با این گجت خیلی کارها میشه کرد! با یک نفس این گجت میشه جهان رو تغییر داد. با یک انرژی که در داخل سیستم حرکت کنه میشه به خالق اون نزدیک شد. میشه زمان و بی زمانی رو درک کرد. میشه نوشت. خوند. اشک ریخت. پرواز کرد!
هواپیمای من هم به مقصد بمبئی تا چند دقیقهی دیگه بلند میشه. این هواپیما همپیه گجته اما در مقابل گجت اصلی یک اسباب بازی سادهای بیش نیست. من برم کمربندها مو ببندم. فعلاً.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر