نویسندهی بی اخلاق!
***
اینها حال بعضی هارا بد میکند! این کلمات!
این بت ها!
بت های بت پرستان با اینکه تکان نمیخوردند اما حال ابراهیم بد میشد!
ابراهیم باید بت هارا میشکست!
باید بت ها پاک شوند!
این کلمات هم بت هستند!
کاری با تو ندارند!
هیچ حرکتی نمیکنند!
فقط یک فرکانسی درون تو هست!
فرکانسی که در لابلای این کلمات در حال نواختن است!
چه این کلمه ها باشند چه نباشند تو این فرکانس را داری!
فرکانس غم! فرکانس تنهایی! فرکانس شادی! فرکانس سرور!
آرشهی ویالون تو دست من نیست!
دست این کلمات هم نیست!
آرشه را خودت میزنی!
من هم ویالون خودم را مینوازم!
صدایش برای گوش تو بلند است!
اصلاً موسیقی گوش نده!
سرکوبش کن! ساز من را بشکن!
من را ساکت کن! صدایم را خفه کن! بت هایم را بشکن! صدای من را سانسور کن!
آزادی فکر را ممنوع کن!
من را طرد کن!
سایت من را ببند!
من را دار بزن!
به نام اخلاق!
من با بودا میرویم به جهنم!
توی جهنم بی اخلاق ها جای کار بیشتر است!
در بهشت؛ اخلاق گرا ها با طناب دار منتظرند!
آنها با اخلاقشان و با قانونشان همه را به بهشت میفرستند! بهشت اخلاق گراها جهنمی بیش نیست!
ببخش این بی اخلاقی را!
ببخش این نوشته را!
فرکانسی بود از یک بی اخلاق!
ببخشید ویالون شما را به رعشه درآورد!
ببخشید مستی اخلاقیتان را پراندم!
ببخشید فالش زدم!
ببخش این لینک را!
این لجن پراکنی؛ دروغ پردازی؛ بی اخلاقی را!
این آزادی را!
من میروم ساکت مینشینم!
مثل انتهای این نوشته!
ببینیم سکوت هم حال تو را بد میکند!
شاید سکوت هم بی اخلاقی است!
من در بی اخلاقی میمانم!
شما سرود اخلاق را بزن!
اصلاً من خودم کمکت میکنم!
این بت ها را بشکن!
بت ذهن!
بت کلمه!
بت های دروغ!
بت نوشته!
بت من!
بت خدا!
بت اخلاق!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر